رخ خوبت خدای می‌داند از انوری ابیوردی غزل 111

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

رخ خوبت خدای می‌داند

1 رخ خوبت خدای می‌داند که اگر در جهان به کس ماند

2 ماه را بر بساط خوبی تو عقل بر هیچ گوشه ننشاند

3 شعلهٔ آفتاب را بکشد حسنت ار آستین برافشاند

4 در جهان برنیاید آب به آب عشقت ار آب بر جهان راند

5 گفتمت جان به بوسه‌ای بستان گفتی ار خصم بوسه بستاند

6 بستدی جان و بوسه می‌ندهی این حدیثت بدان نمی‌ماند

7 چون مزاج دلم همی دانی که نداند شکیب و نتواند

8 با خیالت بگو نخواهم داد تا به گوش دلم فرو خواند

9 انوری بر بساط گیتی کیست که نه ناباخته همی ماند

عکس نوشته
کامنت
comment