-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بدو زلف تو که یکسر دل مبتلا نشسته همه حیرتم که آیا دل من کجا نشسته؟!
2 بهمین امید، هر شب بره تو می نشینم؛ که تو بیوفا بپرسی که دگر چرا نشسته؟!
3 چکنم ز رشک یا رب، چو بروز حشر بینم که هزار کشته آنجا، پی خونبها نشسته
4 شب و شاهد و چغانه، من و باده ی مغانه تو ببین که نقش طالع، چه بمدعا نشسته
5 بچمن گلی ندیدم، که جدا ز خار باشد عجب است اینکه آذر ز گلشن جدا نشسته؟!