گل رخسار ترا وقت تماشاست از کمال خجندی غزل 605

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

گل رخسار ترا وقت تماشاست هنوز

1 گل رخسار ترا وقت تماشاست هنوز نرگس مست تو منظور نظرهاست هنوز

2 نقشبند رخت از غایت حیرانی خویش به تمامی مه روی تو نیار است هنوز

3 نیست ما را به بهای سر مویت جانی ورنه آن زلف سیه بر سر سود است هنوز

4 گر به شمشیر جفا خون دل ما ریزی به وفای تو که جرم از طرف ماست هنوز

5 سر سرو با قا تو دعوی تطافت می کرد سالها گر چه بر آمد نشد آن راست هنوز

6 همچو اشکم ز نظر گرچه نکندی صد بار بر سر و چشم جهان بین منت جاست هنوز

7 هست نظارگی روی تو امروز کمال بی بصر منتظر وعده فرد است هنوز

عکس نوشته
کامنت
comment