-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صورتت یک باره از آدم نمود از قید هستی پی به معنی بردهام در عالم صورت پرستی
2 تا زلف تاب مشتاقان برد در حال جنبش ترک چشمت خون هشیاران خورد در عین هستی
3 هم لبان لعل تو نامم نبرد از بینوایی هم دهان تنگ تو کامم نداد از تنگ دستی
4 طالبان را نیش شوقت خوش تر است از نوش دارو عاشقان را درد عشقت بهتر است از تندرستی
5 هم تو را در عرش اعلا جسته هم در قعر دریا ای تو مقصود فروغی بوده زین بالا و پستی