- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چشم توام ز هوش تهیدست می کند یک سرمه دان شراب، مرا مست می کند!
2 منعم مکن که گریه ی مستانه را دلم چنان که می به جام و سبو هست، می کند
3 آرام، سازگار اسیران عشق نیست بلبل فغان به شاخ چو بنشست، می کند
4 فریاد شد ز خانه ی همسایگان بلند مطرب ز بس که زمزمه را پست می کند
5 آن باغبان که همت خود را بلند کرد دیوار اگر کند به چمن، پست می کند
6 سوز دلم ز آبله لشکر کشیده است هرجا که رو نهد چو کف دست می کند
7 تا کرده اند نسبت او را به گل سلیم بوی گلم چو مرغ چمن مست می کند