چشم توام ز هوش تهیدست می از سلیم تهرانی غزل 468

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

چشم توام ز هوش تهیدست می کند

1 چشم توام ز هوش تهیدست می کند یک سرمه دان شراب، مرا مست می کند!

2 منعم مکن که گریه ی مستانه را دلم چنان که می به جام و سبو هست، می کند

3 آرام، سازگار اسیران عشق نیست بلبل فغان به شاخ چو بنشست، می کند

4 فریاد شد ز خانه ی همسایگان بلند مطرب ز بس که زمزمه را پست می کند

5 آن باغبان که همت خود را بلند کرد دیوار اگر کند به چمن، پست می کند

6 سوز دلم ز آبله لشکر کشیده است هرجا که رو نهد چو کف دست می کند

7 تا کرده اند نسبت او را به گل سلیم بوی گلم چو مرغ چمن مست می کند

عکس نوشته
کامنت
comment