1 ای چشم تو شوخ تر ز هر شوخ چشم از تو ندیده شوخ تر شوخ
2 از نام دو چشم خود چه پرسی؟ این فتنه گرست و آن دگر شوخ
3 بالله! که نزاد مادر دهر مانند تو نازنین پسر شوخ
4 مسکین دل عاشقان شکستند این سنگدلان سیمبر شوخ
5 ترک سر خویش کن، هلالی کین طایفه اند سر بسر شوخ