جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

چشمان تو مست و ناتوانند از جهان ملک خاتون غزل 632

غزل 632 ام از 1809 غزلیات

چشمان تو مست و ناتوانند

1 چشمان تو مست و ناتوانند پر فتنه و شهره ی زمانند

2 در وصف تو طوطیان هندی یک سر همه لال و بی زبانند

3 سر بر سر این خط و بناگوش بنهاده چه پیر و چه جوانند

4 بردار ز رخ حجاب تا خلق حیران جمال تو بمانند

5 قومی نکشیده تلخی هجر قدر شب وصل تو چه دانند

6 بر روی تو عاشقان بسی هست بعضی به ملا چه در نهانند

7 شب تا به سحر ز عشق رویت با ناله و آه و با فغانند

8 همچون دهن تو عاشقانت از هستی خویش در گمانند

9 در کوی غمت نشسته بر خاک پیوسته ز دور پاسبانند

10 عشاق بجز غمت چه خواهند از بهر غم تو در جهانند

11 هم رحم کنند بر گدایان شاهان جهان چو می توانند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چشمان تو مست و ناتوانند

شاعر شعر چشمان تو مست و ناتوانند چه کسی است ؟

شاعر شعر چشمان تو مست و ناتوانند جهان ملک خاتون می باشد.

شعر چشمان تو مست و ناتوانند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چشمان تو مست و ناتوانند چیست ؟

قالب شعر چشمان تو مست و ناتوانند غزل است

مضمون اصلی شعر چشمان تو مست و ناتوانند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر