-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چشمت ز ناز بسته به نظاره راه را زنجیر کرده است ز مژگان نگاه را
2 کرد از حجاب حسن تو یوسف ز بس عرق از سرگذشت آب چو فواره چاه را
3 در هند سوخت شوق کمرهای نازکم پیران خورند حسرت موی سیاه را
4 کارم چو گردباد بود خاک بیختن گم کرده ام به بادیه ی شوق، راه را
5 در راه شوقم از مه کنعان خبر کجاست مجنون او نه چاه شناسد نه ماه را
6 چون ترک سر کنند کسانی که بسته اند زیر گلوی خویش چون شاهین کلاه را؟
7 اندیشه روز حشر ز مستی مکن سلیم عذری بس است پیش کریمان گناه را