نور چشمی تو ما را نظری می‌باید از کمال خجندی غزل 533

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

نور چشمی تو ما را نظری می‌باید

1 نور چشمی تو ما را نظری می‌باید گر رسد صد نظر از تو دگری می‌باید

2 باز بنما رخ زیا چو بریدی سر زلف منقطع شد شب پره سحری می‌باید

3 به عبادت سخنی گوی که رنجوران را از شفاخانه آن لب شکری می‌باید

4 توتیا را نتوانم که ببینم به دو چشم سرمه چشم من از خاک دری می‌باید

5 دل عشاق گرفتی به سر زلف سپار تا به هم بر نرود ملک سری می‌باید

6 به کبوتر چه فرستم که برد نامه شوق که مرا سوی تو بال و پری می‌باید

7 چه متاعی‌ست سخن‌های دلاویز کمال لایق گوش تو به زین گهری می‌باید

عکس نوشته
کامنت
comment