- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آیینه با وقار تو سیماب می شود با شوخی تو برق رگ خواب می شود
2 جرأت بود مکیدن آن لب که چون نبات تا در دهن گذاشته ای آب می شود
3 آن باده ای که حسن بمینای دل کند در پرده های دیدهٔ ما ناب می شود
4 سرگشتگیان چاه زنخدان یار را در گریه عضو عضو چو دولاب می شود
5 سرگشتگی ز صورت حالم عیان بود از عکس رویم آینه گرداب می شود
6 جویا دلت بمهر علی روشن است از آن شبها ز ود آه تو مهتاب می شود