دل دیوانهٔ عشق تو از از جویای تبریزی غزل 1046

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خونی

1 دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خونی کند در دشت وسعت مشربی ایجاد مجنونی

2 بود جان خود در جسم خاکی از می گلگون که هر خم را در این میخانه می بیدم فلاطونی

3 به یاد آید ز برگ لاله ام در ساحت گلشن سیاهی ریزد از داغی چو بر دامان پرخونی

4 دم بشکفت گل گل در چمن چون غنچه ای واشد ز هر لبخند ریزد می به جامم لعل میگونی

5 به علم ساحری شد تا دلم شاگرد چشم او به پیچ و تاب دارد مار زلفش راز افسونی

6 نماید جوهرم افشردهٔ ادراک یعنی می اگر جویا به پای خم رسم باشم فلاطونی

عکس نوشته
کامنت
comment