- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خونی کند در دشت وسعت مشربی ایجاد مجنونی
2 بود جان خود در جسم خاکی از می گلگون که هر خم را در این میخانه می بیدم فلاطونی
3 به یاد آید ز برگ لاله ام در ساحت گلشن سیاهی ریزد از داغی چو بر دامان پرخونی
4 دم بشکفت گل گل در چمن چون غنچه ای واشد ز هر لبخند ریزد می به جامم لعل میگونی
5 به علم ساحری شد تا دلم شاگرد چشم او به پیچ و تاب دارد مار زلفش راز افسونی
6 نماید جوهرم افشردهٔ ادراک یعنی می اگر جویا به پای خم رسم باشم فلاطونی