- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن خجسته تر که مه نو بر آسمان دیدن
2 به شب مهی و به روز آفتاب چهره مپوش که جز به روی تو مشکل بود جهان دیدن
3 خوش است دل به ملاقات رهروان درت چه چیز گمشده را به ز کاروان دیدن
4 ز بس که سینه به ناخن همی کنم ز غمت توان ز چاک گریبانم استخوان دیدن
5 به جست و جوی میانش کمر مبند ای دل که جز خیال محال است ازان میان دیدن
6 شدم ز دست چو آن مه عنان کشیده رسید که راست طاقت آن دست و آن عنان دیدن
7 چنان ز شوق تو جامی گداخت کز دل او چو می ز جام خیال لبت توان دیدن