ای رخ تو جنت اهل یقین از جامی غزل 383

ای رخ تو جنت اهل یقین

1 ای رخ تو جنت اهل یقین لعل تو سرچشمه ماء معین

2 پرده زلفت ز رخ افتاد دور «ازلفت الجنة للمتقین »

3 متقی آنست که دامان دل شست ز آلودگی کبر و کین

4 صیقلی عشق ز جانش زدود زنگ تصاریف شهور و سنین

5 رخت به منزلگه اطلاق برد رست ز قید خرد و عقل و دین

6 جسم تو جامی ز عجم مستمد آمد و جانت ز عرب مستعین

7 جسم بهل جان شو و اسرار عشق قل بلسان عربی مبین

عکس نوشته
کامنت
comment