جامی

جامی

جامی
جامی

چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم از جامی غزل 340

غزل 340 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم

1 چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم گر توانم بکنم ور نتوانم چه کنم

2 کار من بی رخ تو غیر شکیبایی نیست گر معذالله ازین کار بمانم چه کنم

3 عشق مستولی و از من تو چنین مستغنی قصه مشکل خود پیش که خوانم چه کنم

4 چند گویی که مرا نام مبر پیش کسان غیر نام تو نیاید به زبانم چه کنم

5 بی تو دل خون بود و دیده پرخون گریان اگر از دیده و دل خون نفشانم چه کنم

6 شد پر از خون دل من غنچه صفت بی رخ تو جامه بر خویش چو گل گر ندرانم چه کنم

7 گفتیم مردگی خود مطلب جامی بیش بی تو از زندگی خویش بجانم چه کنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم

شاعر شعر چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم چه کسی است ؟

شاعر شعر چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم جامی می باشد.

شعر چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم چیست ؟

قالب شعر چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم غزل است

مضمون اصلی شعر چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی