چشم مخمور تو مستان را به از سلمان ساوجی غزل 186

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

چشم مخمور تو مستان را به هم بر می‌زند

1 چشم مخمور تو مستان را به هم بر می‌زند شور عشقت، عاشقان را حلقه بر در می‌زند

2 دل همی نالد چو چنگ عشق تیز آهنگ او در دل عشاق هر دم راه دیگر می‌زند

3 چشم عیارت به قصد خون خلقی، دم به دم تیغ‌های تیر مژگان را به هم بر می‌زند

4 گوهر کان از کجا یابد دل من چو مدام قفل یاقوت لبت بر درج گوهر می‌زند

عکس نوشته
کامنت
comment