پند گوی تو چه‌ها تا به از محتشم کاشانی غزل 543

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

پند گوی تو چه‌ها تا به تو فهمانیده

1 پند گوی تو چه‌ها تا به تو فهمانیده کز منت باز به این مرتبه رنجانیده

2 ز آتش سرکش قهرت ز تو رو گردانست عاشق روی ز شمشیر نگردانیده

3 زان نگه قافلهٔ صبر گریزان وز پی مژه‌ها تیغ در آن قافله خوابانیده

4 مژه بیش از مدد ابرویش از دل گذران تیر پران و کمان گوشه نجنبانیده

5 چه روم بی تو به گشت چمن ای حور که هست باغ گل در نظرم دوزخ تابانیده

6 می‌کشم پای ز هنگامهٔ عشقت که فراق سخت چشم من ازین معرکه ترسانیده

7 محتشم شمع صفت چند بسوزی مروی خویش را کس به عبث این همه سوزانیده

عکس نوشته
کامنت
comment