- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جوان جوان بخت و فیروز طالع ثمین گوهر رشته نسل آدم
2 رفیع المکانی که صد پایه قدرش نهاده قدم بر سر عرش اعظم
3 از آن نام نامیش گردیده صادق که چون صبح در راستی میزند دم
4 ببر کرد تشریف دامادی و شد دل او پر و خالی از شادی و غم
5 غرض آن برازنده نخل دلاور که پیوسته چون سروسبز است و خرم
6 چو با شاهد کامرانی درآمد به یک حجله چون مغز بادام توأم
7 رقم کرد مشتاق تاریخ سالش دوتا بنده کوکب قرآن کرد با هم