جوان جوان بخت از مشتاق اصفهانی دیوان اشعار 30

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

جوان جوان بخت و فیروز طالع

1 جوان جوان بخت و فیروز طالع ثمین گوهر رشته نسل آدم

2 رفیع المکانی که صد پایه قدرش نهاده قدم بر سر عرش اعظم

3 از آن نام نامیش گردیده صادق که چون صبح در راستی میزند دم

4 ببر کرد تشریف دامادی و شد دل او پر و خالی از شادی و غم

5 غرض آن برازنده نخل دلاور که پیوسته چون سروسبز است و خرم

6 چو با شاهد کامرانی درآمد به یک حجله چون مغز بادام توأم

7 رقم کرد مشتاق تاریخ سالش دوتا بنده کوکب قرآن کرد با هم

عکس نوشته
کامنت
comment