1 ای جوان بخت پیر ملت و ملک صدر دنیا امین دولت و دین

2 ای چهل سال نام و کنیت تو بوده نقش نگین دولت و دین

3 چیست دانی محمد یوسف علم آستین دولت و دین

4 خاتم و خامهٔ تواند هنوز در یسار و یمین دولت و دین

5 تخم ذکر جمیل کاشته‌ای سالها در زمین دولت و دین

6 داغ نام نکو نهادستی عمرها بر سرین دولت و دین

7 دیده در عزم تو قضا پیدا هم شک و هم یقین دولت و دین

8 کرده در حزم تو قدر پنهان همه غث و سمین دولت و دین

9 نظر صائب ترا گوید آسمان پیش‌بین دولت و دین

10 قلم منصف ترا خواند چرخ حبل متین دولت و دین

11 چشم زخم قران کجا بیند تا تو باشی قرین دولت و دین

12 راستی به ترا توان گفتن خواجهٔ راستن دولت و دین

13 از تو معمور بود چندین گاه حصنهای حصین دولت و دین

14 بی‌تو دیدی که از پی یک سهو چون قفا شد جبین دولت و دین

15 تا قیامت چو باز دوخته چشم مانده شیر عرین و دولت و دین

16 دیر مان ای به گونه گونه شرف اختیار و گزین دولت و دین

17 تا کس از آفرین سخن گوید بر تو باد آفرین دولت و دین