- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را تا با تو باشد چون و چندت نباشد راه درویشی پسندت
2 بروتی بر جهان زن کین زبون گیر ندارد جز برای ریشخندت
3 دمی گر یا تو در سازد دگر دم بسوزاند بر آتش چون سپندت
4 قلندروار اگر مردی برون بر که خوی خواجگی از بن بکندت
5 ز دست آرزو برخیز و بنشین که دست آرزو شد پایبندت
6 هوا در خانه ی شهوت کشیدت طمع در کوی رسوایی فکندت
7 ز خود گر ایمنی ره بی گزند است در این ره هم ز خود باشد گزندت
8 به نقد امروز بی خود شو که فردا پشیمانی نباشد سودمندت
9 نزاری با تو برگفت آن چه دانست پدر زین به نخواهد داد پندت