- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدنها من و این دشت بیپایان و بیحاصل دویدنها
2 تو و یک وعده و فارغ ز من هر شب به خواب خوش من و شبها و درد انتظار و دل طپیدنها
3 نصیحتهای نیک اندیشیت گفتیم و نشنیدی چها تا پیشت آید زین نصیحت ناشنیدنها
4 پر و بالم به حسرت ریخت در کنج قفس آخر خوشا ایام آزادی و در گلشن دویدنها
5 کنون در من اگر بیند به خواری و غضب بیند کجا رفت آن به روی من به شوق از شرم دیدنها
6 تغافلهای او در بزم غیرم کشته بود امشب نبودش سوی من هاتف گر آن دزدیده دیدنها