ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی
ابن یمین فریومدی

روی شهر آر ای یارم از ابن یمین فریومدی غزل 19

غزل 19 ام از 2139 غزلیات

روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب

1 روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب کی شدی از دیدن او دیده مشتاق آب

2 چون گشاید از کمین ترک کمان ابرو خدنگ بر غرض دارد گذر همچون دعای مستجاب

3 تاب رخسار چو ماه او همی سوزد مرا سوزد آری تار کتانرا فروغ ماهتاب

4 شاد میگردم چو دلبر میکند با من عتاب ز آنکه باشد دوستی بر جای تا باشد عتاب

5 دلگشای و غم زدا آمد هوای یار من چون صبوح اندر بهار و همچو عمر اندر شباب

6 ای خط شیرین تو چون سبزه بر آب روان زلف مشکینت میانش سایبان بر آفتاب

7 سر بپایت درفکند ابن یمین از شوق و گفت این که میبینم به بیداریست یا رب یا بخواب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب

شاعر شعر روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب چه کسی است ؟

شاعر شعر روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب ابن یمین فریومدی می باشد.

شعر روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب چیست ؟

قالب شعر روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب غزل است

مضمون اصلی شعر روی شهر آر ای یارم گر نبودی آفتاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر