-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در ملک بودی اگر یک ذره عشق یار من در فلک آتش افکندی آه آتش بار من
2 در تن زارم جگر صدچاک و دل صد پاره شد بوالعجب گلها شکفت از عشق در گلزار من
3 چون کند پامالم آن سرو از پی پابوس او دل برون آید ز چاک سینهٔ افکار من
4 های و هویم لرزه در گورافکند منصور را چون زنند از راه عبرت در ره اودار من
5 خواستم از شربت وصلش دمی یابم حیات کرد چشم قاتلش زهری عجب در کار من
6 آن چنان زارم که بر من دشمنان گزیند زار دوستی آخر تو کمتر کوش در آزار من
7 محتشم هرگه نویسم شعر عاشق سوز خویش آتش افتد از قلم در نسخهٔ اشعار من