تو که خود مونس روان بودی از امامی هروی غزل 21

امامی هروی

آثار امامی هروی

امامی هروی

تو که خود مونس روان بودی

1 تو که خود مونس روان بودی چون ز حشم دلم نهان بودی

2 من خود اندر حجاب خود بودم ورنه با من تو در میان بودی

3 از تو می بافتم خبر، بگمان چون سدم با خبر، گمان بودی

4 جانم اندر جهان ترا می جست تو خود اندر میان جان بودی

5 بی تو در کائنات هیچ نماند خود تو بودی که بی گمان بودی

6 ای امامی اگر نشان اینست پس تو بی نام و بی نشان بودی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر