حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

رفتی و یک نفس از حکیم نزاری قهستانی غزل 1038

غزل 1038 ام از 1607 غزلیات

رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو

1 رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو بی‌خبرم ز خود ولی با خبرم ز حالِ تو

2 جانِ به لب رسیده را در قدمِ صبا کشم گربه من آورد شبی مژدۀ اتّصالِ تو

3 مهرِ تو بر که افکنم بوی تو از که بشنوم هم به خیالِ رویِ تو کیست دگر همالِ تو

4 یار به هیچ داستان نیست به اعتبارِ من سرو به هیچ بوستان نیست به اعتدالِ تو

5 آیتِ صبحِ قدرتی پرتوِ نورِ عزّتی عقل از آن نمی‌رسد در صفتِ کمالِ تو

6 عینِ صفا کجا بدی در دلِ مهربان من گرنه ز مهرِ آسمان فیض دهد جمالِ تو

7 گردن صد هزار دل قیدِ جمال کرده‌اند حلقۀ دام زلفِ تو دانۀ دام خالِ تو

8 جز به نسیمِ وصلِ تو نیست امیدِ زندگی واسطۀ حیات شد رایحۀ شمالِ تو

9 شیفتگی و بی‌خودی چون نکنم که عقلِ من تا بچشد جرعه‌ ای نیست شد از زلالِ تو

10 بس که به روزگارها قصّه تو نزاریا نقل سفینه‌ها کنند از پی انتقالِ تو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو

شاعر شعر رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو چه کسی است ؟

شاعر شعر رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو چیست ؟

قالب شعر رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو غزل است

مضمون اصلی شعر رفتی و یک نفس نرفت از نظرم خیالِ تو چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.