1 ای خواجه هر خطا که کنی خود به خود کنی رو شرمی از خدا کن و بر دیگران مبند
2 موی دراز ریش اگر کوسه برکند هم بر دراز ریش بود جای ریشخند
1 ای ترا در چهره آب و وی ترا در طره تاب در دلمزان آب تاب و بر رخم زین تاب آب
2 هستدر چشمم عیانو هستدر جسمم نهان هرچهدر رویتو آب و هرچه در موی تو تاب
1 سحر بشیر ملکزاده اردشیر آمد مرا دوباره به پستان شوق شیر آمد
2 نگشته بود تباشیر صبح فاش هنوز که سوی من زره آن ماهرو بشیر آمد