خواهی بجهان شوری، بنیاد از قاسم انوار غزل 539

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

خواهی بجهان شوری، بنیاد قیامت کن

1 خواهی بجهان شوری، بنیاد قیامت کن بگشای رخ فرخ، عرض قد و قامت کن

2 ای در دو جهان موزون، شد هر دو جهان مأمون در صدف مکنون، برخیز و امامت کن

3 تو محرم جانهایی، تو مرهم دلهایی بنشین بکرم یک دم، جامی دو کرامت کن

4 ای عاشق شیدایی، از مرگ مترسان دل ای زاهد رعنایی، رخ سوی ندامت کن

5 دایم بسفر می رو، ای رهبر وای رهرو ماهی چو ببینی تو، آن جای اقامت کن

6 ای زاد رعنایی، تا چند ز رسوایی؟ اول تو ببین رویش، آنگاه ملامت کن

7 قاسم، اگر از جانان یک لحظه جدا مانی زان قصه پشیمان شو، بنیاد قیامت کن

عکس نوشته
کامنت
comment