- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خواهی که بخاک ره بمیرم تا روی زپات برنگیرم
2 از دام تو کی دلم گریزد کز دانه خال ناگزیرم
3 تا بندی زلف مهوشانم من پند کسی نمی پذیرم
4 درویش تو و بفقر شام سلطانم و پیش تو فقیرم
5 از دولت وصل نوجوانان بخت است جوان اگر چه پیرم
6 از حسرت آن کمان ابرو جا کرده بدل هزار تیرم
7 ای نفخه باد صبحگاهی در پیش نسیم تو بمیرم
8 چون میگذری بسنبل باغ برگو که بزلف او اسیرم
9 سیمین بدنش بناز میگفت بر تن نه سزا بود حریرم
10 آشفته بیاد چین زلفش سنبل میروید از ضمیرم