1 با غیب به بویت آمد ای حرف شناس وانفاس تو را بود بر آن حرف اساس
2 باش آگه ازان حرف در امید و هراس حرفی گفتم شگرف اگر داری پاس
1 هست شرط پادشاهی چار چیز حکمت و عفت شجاعت جود نیز
2 نیست حکمت کز پی نفس لئیم سخره حکم زنی گردد کریم
1 ای صفت خاص تو واجب به ذات بسته به تو سلسله ممکنات
2 گر نرسد قافله بر قافله فیض تو در هم درد این سلسله
1 بسم الله الرحمن الرحیم هست صلای سر خوان کریم
2 فیض کرم خوان سخن ساز کرد پرده ز دستان کهن باز کرد