1 گفتی چه شود کار فراقت یکسو چون اشک چو شمع گرم باشم بیتو
2 آن روز ز روبهای اشکت به کجا وان گرم سریهای چو اشکت پس کو
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 سخت خوشی چشم بدت دورباد سال و مه و روز و شبت سور باد
2 بندهٔ زلفین تو شد غالیه خاک کف پای تو کافور باد
1 چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد چه کنم صبر کنم گر ز تو بیداد رسد
2 گر وصال تو به ما مینرسد ما و خیال آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **