- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتی از آن ماست دلت جان از آن کیست اینجا نگر که داغ که آنجا نشان کیست
2 تن خاک شد بر آن در و هرگز به کوی تو یک شب سگی نگفت که این استخوان کیست
3 باری مرا به حسرت درد نو سوخت جان کا درد بی دوای نو درمان جان کیست
4 نرسم که رفت بوس ز شادی شوی هلاک ای جان ز لب مپرس که این آستان کیست
5 گفتم به جان غم تو بخواهم خرید گفت ای مفلس زبان زده بنگر زبان کیست
6 دشنام میدهی و میدانی اینقدر کاین راحتم بگوش رسد از زبان کیست
7 هر لحظه پرسیم که تو زآن کینی کمال آری همین قدر نشناسی که زآن کیست