- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای غمت مایه ده شادی ما بر درت بندگی آزادی ما
2 بنده خاص تو را نیست پسند بر دل از بندگی غیر تو بند
3 فارغ است از دو جهان در دو جهان نه عیان بسته چیزی نه نهان
4 جا گرفته به سر خشک زمین گشته در کوی فنا خاک نشین
5 نشده خاطر او بند به هیچ نه دلش یافته پیوند به هیچ
6 تافته روی ز روی همه کس روی در روی تو آورده و بس
7 جامی از بندگی خویش ملول دارد از خواجگیت چشم قبول
8 بر درت عز قبولیش بده در رهت اذن دخولیش بده
9 بر وی افشان ز ره خود گردی بر دلش نه ز غم خود دردی
10 افکن از منزل بی دردانش رخت در کوی جوانمردانش