کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

ای ریخته سودای تو خون دل از کمال خجندی مستزاد 1

مستزاد 1 ام از 1252 مستزاد

ای ریخته سودای تو خون دل ما را

1 ای ریخته سودای تو خون دل ما را بی هیچ گناهی

2 بنواز دمی خسته شمشیر جفا را یارا به نگاهی

3 باد سحر از روضه رضوان خبر آورد امروز به گلزار

4 ای سرو روان هست مگر پیک صبا را در کوی تو راهی

5 کس نیست که بر بوی گلستان جمالت در باغ طرب نیست

6 چون لاله ز غم چاک زده جیب قبا را و افکنده کلاهی

7 زنجیر سر زلف ترا با همه خوبی سنبل نتوان گفت

8 هرگز نکند هیچ کسی مشک ختا را نسبت به گیاهی

9 بشکست همی لشگر سلطان کواکب بر هر طرف امروز

10 کان زلف زره پوش تو از عنبر سا را آورده سپاهی

11 در دایره خوش نظران باز به صد سال حقا که نیاورد

12 در دور قمر مادر ایام نگارا مانند تو ماهی

13 هیهات که در دور قمر زنگ بر آرد آئینه رخسار

14 آندم که بر آرم ز دل سوخته یارا زین واقعه آهی

15 از حال پریشان کمالت خبری نیست هیهات چه تدبیر

16 آن کیست که تقدیر کند حال گدا را در حضرت شاهی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای ریخته سودای تو خون دل ما را

شاعر شعر ای ریخته سودای تو خون دل ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ریخته سودای تو خون دل ما را کمال خجندی می باشد.

شعر ای ریخته سودای تو خون دل ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای ریخته سودای تو خون دل ما را چیست ؟

قالب شعر ای ریخته سودای تو خون دل ما را مستزاد است

مضمون اصلی شعر ای ریخته سودای تو خون دل ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر