- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را ای نازنین هر سو ز دلها صد سپه بادا به هر جا بگذری صد جان پاکت خاک ره بادا
2 همی ترسم شود آزرده آن تن ور نه می گفتم تو را هر شب درون دیده من خوابگه بادا
3 ز حکم عقل می بخشد فراغت عشق تو ما را همیشه عشق تو در کشور دل پادشه بادا
4 سیه رو خواندیم وان موجب صد سرخرویی شد سر مویی اگر گویم خطا رویم سیه بادا
5 طفیل دیگران باشد که یابم لذت تیغت همیشه خوی تو خونریزی هر بیگنه بادا
6 کله کج کرده می رانی سمند و خلق می گویند خدا همواره یار این سوار کج کله بادا
7 دل جامی که شد بتخانه از مهر بتی چون تو نه در وی فکر مسجد نه هوای خانقه بادا