سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

رفتی از دست من ای یار و نه از سلمان ساوجی غزل 362

غزل 362 ام از 897 غزلیات

رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی

1 رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی که بدست آورمت، باز به بازی بازی

2 بر تو چون آب من ای سرو روان می‌باشم چه شود سایه اگر بر سر من اندازی

3 همه آنی همه حسنی همه لطفی همه ناز به چنان حسن و لطافت رسدت گر نازی

4 دل و جان دادم و سر نیز فدا می‌کنمت چون کنم چون تو بدین هیچ نمی‌پردازی

5 گفته‌ای کار تو می‌سازم اگر خواهی ساخت ز انتظارم به چه می‌سوزی و کی‌ می‌یازی

6 سوخت چون عود مرا عشق و بران می‌پوشم دامن از دود درونم نکند غمازی

7 پرده گل ز هوا می‌درد و کی ماند غنچه مستور که با باد کند همرازی

8 درم خالص قلبم نکند میل خلاص گر تو در بوته غم دم به دمش بگدازی

9 پرده بردار ز رخ تا پس ازین بر سلمان زاهد پرده نشین را نرسد طنازی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی

شاعر شعر رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی چه کسی است ؟

شاعر شعر رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی سلمان ساوجی می باشد.

شعر رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی چیست ؟

قالب شعر رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی غزل است

مضمون اصلی شعر رفتی از دست من ای یار و نه آن شهبازی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر