-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سخن را چو گهر سنجیده خلعت نظم در او پوشیده
2 کرده تمییز صحیحش ز سقیم به ترازو زنی طبع سلیم
3 می کند وزن سخن نظم پرست نه ترازوش پدیدار نه دست
4 طبع را دست و ترازو تو دهی بر سخن قوت بازو تو دهی
5 اثر صنع بدیدن سهل است زان به صانع نرسیدن جهل است
6 جامی غرق خجالت مانده بر جبین آب خجالت رانده
7 نز گلش سبزه احسان خیزد نز دلش نکته عرفان خیزد
8 گر چه روزی خور هر روزه توست دست امید به دریوزه توست
9 فیضی از ابر یقین بر وی ریز تا درین مدرسه وسوسه خیز
10 هر چه دریوزه ز جود تو کند صرف برهان وجود تو کند