- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری از درد که می نالی و اندوه که داری
2 گر هست تو را شوق گلی خیز چو بلبل بگذر به تماشاگه گل های بهاری
3 چون فاخته گر شیفته سرو روانی اینجا چه کنی طرف چمن را چه گذاری
4 نی نی غلطم هست تو را نیز غم و درد زان مه که چو گل بهر سفر بست عماری
5 غم نامه هجران به پر و بال تو بستم زنهار که آن را به سگانش بسپاری
6 من نیز چو تو سوخته داغ فراقم خواهم که چو آنجا برسی یاد من آری
7 گر قصه جامی ز تو پرسد خبرش ده کافتاده ز هجر تو به صد محنت و خواری
8 دارد به رهت دیده امید که روزی باز آیی و بر وی نظر لطف گماری