مرا گر همّتی از حکیم نزاری قهستانی غزل 1178

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

مرا گر همّتی مردانه بودی

1 مرا گر همّتی مردانه بودی خلاصم از دلِ دیوانه بودی

2 چنین جانم ز دل کی سیر گشتی اگر جانانه‌ام هم خانه بودی

3 غلط کردم که در شریان جان است چه می‌گویم که بودی یا نبودی

4 اگر عاقل نبودی در حجابی چو مجنون از خرد بیگانه بودی

5 کجا پیمان به سر دانستمی برد اگر نه بر کفم پیمانه بودی

6 کبوتر گر قناعت پیشه کردی کجا در بندِ دام و دانه بودی

7 اگر هر مرغکی بر شمعِ تسلیم فدایی‌وار چون پروانه بودی

8 کجا چون شب‌پره ظلمت گزیدی کجا چون جغد در ویرانه بودی

9 اگر عنقا نبودی در پسِ قاف میانِ خلق کی افسانه بودی

10 علی الجمله دلم زین ورطه ی شاق اگر بیرون شدی مردانه بودی

11 نزاری را ز مبدا تا به اکنون همه کارش چنین مستانه بودی

12 همه عمرش غرامت بر غرامت و گر شکرانه بر شکرانه بودی

13 ازین‌ها وارهاندی التقاطی گرم از جانب جانانه بودی

عکس نوشته
کامنت
comment