- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عمری بغفلت ایدل نادان گذاشتی بر عقل خود وساوس شیطان گماشتی
2 مغرور خود مباش که من فرض کرده ام کایوان و قصر خویش بکیوان فراشتی
3 آخر نه روزکی دو سه چون بگذرد برین رفتی و کار خویش بیاران گذاشتی
4 در کشتزار آخرت اندر حیات خویش تخمی که حاصل دهد آنرا نکاشتی
5 آنها که با تو جنگ سکالند در جهان رو باز گرد از در ایشان بآشتی
6 احوال دهر چون گذرانست پس چرا دشوار روزگار خود اینسان بداشتی
7 گردی چو ابن یمین فارغ از جهان بر لوح دل گر آیت حرمان نگاشتی