-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتی اگرچه از بر من کی گذارمت تا بازت آورد به خدا میسپارمت
2 کارم چو از ازل به تو افتاده تا ابد گر صد رهم گذاری و من کی گذارمت
3 دامان تست و دست من ار افکنی سرم ممکن مدان که دست ز دامن بدارمت
4 گویی که ترک جان کن و از دل برونم آر در جانت جا دهم اگر از دل برآرمت
5 چون غیر نامرادیم از عمر امید نیست ساقی بیار باده که امیدوارمت
6 باید شبی که صبح قیامت صباح اوست غمهای خویش تا به سحرگه شمارمت
7 گویی که فانیا به دلم آر روز هجر کی زو برون شدی که درون باز آرمت؟