جامی

جامی

جامی
جامی

ای که جز قتل محبان هنری نشناسی از جامی غزل 940

غزل 940 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

ای که جز قتل محبان هنری نشناسی

1 ای که جز قتل محبان هنری نشناسی قم سریعا و خذالسیف فهذا رأسی

2 بس که با وحشت عشق تو دلم خوی گرفت کلما اوحشنی زاد به استیناسی

3 قصه حلقه زلفت که عبیرافشان است مذ تنفست بها قد عطرت انفاسی

4 لاف جمعیت دل می زنی ای شیخ ولی پای تا فرق همه تفرقه و وسواسی

5 چند دعوی که چو خاصان شده ام شهره شهر شهره شهر نیی سخره عام الناسی

6 این همه باد که از عجب تو را در رگ و پی می رود در عجبم کز چه نمی آماسی

7 جمع کردی نجسی چند به جاروب فریب به خدا بهتر ازین کار بود کناسی

8 تا ز سرچشمه عرفان نخوری آب حیات مرده ای گر به مثل خضر و گر الیاسی

9 محتسب روبه وقت است اگر از حیله و مکر حمله شیر کند جامی ازو نهراسی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که جز قتل محبان هنری نشناسی

شاعر شعر ای که جز قتل محبان هنری نشناسی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که جز قتل محبان هنری نشناسی جامی می باشد.

شعر ای که جز قتل محبان هنری نشناسی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ای که جز قتل محبان هنری نشناسی چیست ؟

قالب شعر ای که جز قتل محبان هنری نشناسی غزل است

مضمون اصلی شعر ای که جز قتل محبان هنری نشناسی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.