-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا کشتی، متاب آن گوشه ابرو به عیاری کمان بر من مکش جانا، که تیری خوردهام کاری
2 به فریاد خود آزار سگ کویت نمیخواهم که در کیش محبت کفر باشد مردمآزاری
3 سرشک عاشقان شنگرفگون میآید از دیده بهار عارضش را تا دمیده خط زنگاری
4 کشیده نرگست بر قلب جانها تیغ بیدادی فکنده طرهات در راه دلها دام طراری
5 چو میبیند مه روی تو، از خود میرود شاهی تو حال دل همیدانی، ولی با خود نمیآری