جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

ای خجل از شرم رویت آفتاب از جهان ملک خاتون غزل 53

غزل 53 ام از 1809 غزلیات

ای خجل از شرم رویت آفتاب

1 ای خجل از شرم رویت آفتاب وی ز تاب هجر تو دلها کباب

2 آتش دل را دوا می خواستم از طبیب و صبر فرمودم جواب

3 صبر فرمودی مرا در عاشقی عشق مشکل صبر گیرد در حساب

4 در غمت هر چند زاری کرده ام زان دهن نشنیده ام هرگز جواب

5 چون میسّر نیست وصلت دلبرا دولتی باشد گرت بینم به خواب

6 در جهان ملجاء من درگاه تست بیش ازین روی از من مسکین متاب

7 پیر گشت از غصّه دوران دلم یاد باد آن دولت وقت شباب

8 چون جهان را جز تو دارایی نبود از چه رو کردی جهان یک سر خراب

9 رحم کن بر من که در ایام حسن رحم بر بیچارگان باشد ثواب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای خجل از شرم رویت آفتاب

شاعر شعر ای خجل از شرم رویت آفتاب چه کسی است ؟

شاعر شعر ای خجل از شرم رویت آفتاب جهان ملک خاتون می باشد.

شعر ای خجل از شرم رویت آفتاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای خجل از شرم رویت آفتاب چیست ؟

قالب شعر ای خجل از شرم رویت آفتاب غزل است

مضمون اصلی شعر ای خجل از شرم رویت آفتاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر