-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای فتنه را دو نرگس شوخ تو رازدار من بهر محنتم، دگران را بنازدار
2 جانا تو نازنینی و خلقی نیازمند چشمی بناز جانب اهل نیاز دار
3 از نقش کائنات مبین جز خیال دوست یعنی ز غیر، دیده غیرت فرازدار
4 تر شد بساط هر چمن از گریه های ابر با غنچه گو که لب به شکر خنده بازدار
5 شاهی، به جد جهد چو کاری نساختی بنشین و دیده بر کرم کارساز دار