- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خاک نعل توسن تو تاج سرکشان دیوانه جمال تو خیل پریوشان
2 خواهند سرو و گل که به راهت شوند خاک روی که گشت باغ روی مست و سرخوشان
3 دی می شدی سواره و من بوسه می زدم هر جا ز نعل اسب تو می یافتم نشان
4 مردم ز شوق آن لب میگون خدای را کز جام نیم خورد خودم جرعه ای چشان
5 روبد ره تو سنبل مشکین چو بگذری بر طرف باغ زلف معنبر به پاکشان
6 بستی نقاب و صولت صبرم فرو شکست بنمای روی و شعله شوقم فرونشان
7 جامی که مرد تشنه لب از شوق لعل تو می نوش و جرعه ای دو سه بر خاک او فشان