ترک یاری کردی و من همچنان از هلالی جغتایی غزل 8

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

ترک یاری کردی و من همچنان یارم تو را

1 ترک یاری کردی و من همچنان یارم تو را دشمن جانی و از جان دوست‌تر دارم تو را

2 گر به صد خار جفا آزرده سازی خاطرم خاطر نازک به برگ گل نیازارم تو را

3 قصد جان کردی که یعنی: دست کوته کن ز من جان به کف بگذارم و از دست نگذارم تو را

4 گر برون آرند جانم را ز خلوتگاه دل نیست ممکن، جان من، کز دل برون آرم تو را

5 یک دو روزی صبر کن، ای جان بر لب آمده زانکه خواهم در حضور دوست بسپارم تو را

6 این چنین کز صوت مطرب بزم عیشت پر صداست مشکل آگاهی رسد از ناله زارم تو را

7 گفتهإای: خواهم هلالی را به کام دشمنان این سزای من که با خود دوست می‌دارم تو را

عکس نوشته
کامنت
comment