- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نشنیدهای که زیر چناری کدوبنی بررُست و بردمید برو بر، به روز بیست؟
2 پرسید از آن چنار که «تو چند سالهای؟» گفتا «دویست باشد و اکنون زیادتی است»
3 خندید ازو کدو که «من از تو به بیست روز برتر شدم بگو تو که این کاهلی ز چیست»
4 او را چنار گفت که «امروز ای کدو با تو مرا هنوز نه هنگام داوری است
5 فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان آنگه شود پدید که از ما دو، مرد کیست»