امشب که به سر شراب داری از عرفی شیرازی غزل 567

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

امشب که به سر شراب داری

1 امشب که به سر شراب داری مشکن دل ما که تاب داری

2 تقصیر نکرده در هلاکم با غمزه چرا عتاب داری

3 آشوب قیامتش غباریست این فتنه که در رکاب داری

4 در دعوی فتنه گاه مستی صد عربده با شراب داری

5 گر لذت ناوک تو این است وز خون ملک ثواب داری

6 داری به دلم نگاه گرمی گویا هوس کباب داری

7 در سینهٔ گرم هر که بینم آتشکدهٔ خراب داری

8 عرفی دل خود به باد دادی گر غم طلبد، جواب داری؟

عکس نوشته
کامنت
comment