-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای اختیار دین و سخا اختیار تو تو افتخار خلق و به خود افتخار تو
2 حاصل شود مراد دو عالم به یک نظر آن را که دید طلعت تو روز بار تو
3 ایزد گواست بر من و بر اعتقاد من کز اعتقاد پاک منم دوستدار تو
4 پیوسته مدح گویم و دایم ثنا کنم بر دست مال بخش و دل بردبار تو
5 روشن مباد دیده و شادان مباد دل آن را که شاد نیست از او روزگار تو
6 نام مرا قرار ده اندر شمار خویش تا می رود زمان و زمین برقرار تو
7 کایمن زید به عالم و نندیشد از فلک آن کس که هست نام وی اندر شمار تو
8 بر موجب اشارت و فرمان همی روم آنجا که هست خدمت و فرمان و کار تو
9 گر هست بر دل تو غباری ز کار من آورده ام دعا و تضرع نثار تو
10 خشنود شو زمن که ندارد سپهر و کوه اندازه تحمل بار غبار تو
11 آنجا زنم نفس که بود اتفاق تو وآنجا نهم قدم که بود اختیار تو
12 برگردنم ز عفو و رضا منتی بنه تا من شوم به شکر و دعا وامدار تو