1 ای رنج غم تو برده و خوردهٔ دل اندیشهٔ تو به ناز پروردهٔ دل
2 یاد لب تو نقش نهانخانهٔ جان نور رخ تو شمع سراپردهٔ دل
1 ای زلف تو حلقه حلقه و چین بر چین طغرای خط تو برزده چین بر چین
2 حور از بر تو گریخت پرچین بر چین زیور همه بر تو ریخت پرچین بر چین
1 چندان بکنم تو را من ای طرفه پسر خدمت که مگر رحم کنی بر چاکر
2 هرگز نکنم برون من ای جان جهان پای از خط بندگی و از عهد تو سر
1 چندان که نخواهی غم و رنجوری هست در دوستیت آفت مهجوری هست
2 هنگام وداعست چه میفرمائی یک ساعته دیدار تو دستوری هست