-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تورا چیزی ورای حسن و آن هست نپندارم نظیرت در جهان هست
2 از آن دادن نشان، کار زبان نیست ولی در گفت و گویم تا زبان هست
3 نخواهم سر مگر بر آستانت سرم را عشقِ بالینی چنان هست
4 زهی دولت که دارد مرغ جانم که از زلف تو او را آشیان هست
5 هوای عالم علوی ندارد که جایی خوشترش اینجا از آن هست
6 میان جان و از من برکناری از اینجا ماجرایی در میان هست
7 زمین را در میان حسن رویت شرف بر آسمان تا آسمان هست
8 دهانت آب حیوان آفریدند نصیبی جان ما را زان دهان هست
9 همام خوش نفس را هم از آنجاست که آب زندگانی در بیان هست